شناخت شیطان (قسمت اول) :
یا بَنِی آدَم أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطان إِنَّهُ لَکُمْ عَدُو مُبِین
شکایت آدم از پروردگار در مورد شیطان و عنایت توبه
در روایت است که آدم (علیه السلام) به پیشگاه باری تعالی شکوه کرد که:
«پروردگارا! شیطان را بر من سلطه بخشیدی و وسوسه هایش را همچون خون در رگ هایم روان ساختی. به من نیز در برابرش چیزی عنایت کن.»
خدا فرمود:
ای آدم! هر کس از فرزندانت که به اندیشه ی گناه افتد، در نامه ی کردارش نمی نویسم مگر انجامش دهد، و هر کس به اندیشه ی کار نیکی افتد، پاداش آن کار را برایش می نویسم و اگر به انجامش آورد، ده برابر برایش می نویسم.
آدم (علیه السلام) گفت:
«پروردگارا! بیشتر می خواهم.»
خدا فرمود:
هر کس از فرزندانت که به گناه افتد و سپس توبه کند، گناهش را می آمرزم.
آدم (علیه السلام) گفت:
«پروردگارا! بیشتر می خواهم.»
خدا فرمود:
درِ توبه را برایشان باز می گذارم تا هنگامی که جانشان به گلو رسد.
آدم (علیه السلام) گفت:
«پروردگارا! همین بس است.»
بهشت حضرت آدم کدام بهشت بود؟
در پاسخ این پرسش باید به این نکته توجه داشت که گرچه بعضى آنرا بهشت موعود نیکان و پاکان مى دانند، ولى ظاهر این است که آن بهشت نبود. بلکه یکى از باغ هاى پر نعمت و روح افزاى یکى از مناطق سر سبز زمین بوده است .زیرا اولا بهشت موعود قیامت ، نعمت جاودانى است که در آیات بسیارى از قرآن به این جاودانگى بودنش اشاره شده ، و بیرون رفتن از آن ممکن نیست.
ثانیا ابلیس آلوده و بى ایمان را در آن بهشت راهى نخواهد بود، نه وسوسه هاى شیطانى است و نه نافرمانى خدا.
ثالثا در روایاتى که از طرق اهل بیت (علیهم السلام ) به ما رسیده این موضوع صریحا آمده است .یکى از راویان حدیث مى گوید از امام صادق (علیه السلام ) راجع به بهشت آدم پرسیدم امام (علیه السلام ) در جواب فرمود: باغى از باغ هاى دنیا بود که خورشید و ماه بر آن مى تابید، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمى شد (جنه من جنات الدنیا یطلع فیها الشمس و القمر و لو کان من جنان الاخره ما خرج منها ابدا).و از اینجا روشن مى شود که منظور از هبوط و نزول آدم به زمین نزول مقامى است نه مکانى یعنى از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سر سبز پائین آمد.این احتمال نیز داده شده که این بهشت در یکى از کرات آسمانى بوده است هر چند بهشت جاویدان نبوده ، در بعضى از روایات اسلامى نیز اشاره به بودن این بهشت در آسمان شده است ولى ممکن است کلمه سماء (آسمان ) در این گونه روایات اشاره به مقام بالا باشد نه مکان بالا.ولى بهر حال شواهد فراوانى نشان مى دهد که این بهشت غیر از بهشت سراى دیگر است چرا که آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر او بود، این مقدمه اعمال و برنامه هاى او است و آن نتیجه اعمال و برنامه هایش .
چگونگی راه یابی شیطان به بهشت
در اینکه شیطان چگونه به بهشت راه یافته و آدم را وسوسه کرده است، اختلاف است. فخر رازی نیز چند وجه ذکر کرده است:
۱٫از ابن عباس روایت شده است و کسانی هم قائل به این گفتار شده اند، که وقتی ابلیس خواست وارد بهشت بشود، نگهبان او را منع نمود، و نهایتا ماری آمده و او را بلعیده و به داخل بهشت برد و بعد هم مار مورد لعن و نفرین واقع شده و به حالت امروزی درآمد.
۲٫آدم و حوا به درب بهشت می آمدند و شیطان نیز نزدیک درب بوده و آنها را وسوسه می کرد.
۳٫شیطان از بیرون بهشت آنها را وسوسه می کرد و ….
۴٫شیطان خود بصورت یک حیوان شده و داخل بهشت گردید. تفسیر الکبیر، ج ۳، ص ۱۵٫ شیخ نظر به قول دوم دارد. التبیان، ج ۷، ص ۲۱۹٫
طبری بعد از ذکر اقوال در کیفیت ورود شیطان به بهشت می نویسد: آنچه که بنظر من حق است موافق با قرآن و خداوند خود بدان خبر داده است این است که شیطان خود بنفسه و مباشرت با آدم و حوا صحبت می کرده است. … الدلیل الواضح علی انه قد باشر حظا بهما بنفسه. اما ظاهرا باعینهما و اما مستجنا فی غیره…. دلیل واضح را همان «قاسمهما انی لکما لمن الناصحین » می داند. تفسیر طبری، ج ۱، ص ۲۳۸٫
علامه میرزا حبیب اله خویی در شرح نهج البلاغه بعد از بیان چهار قول می گویند: الاظهر هو القول الاول. منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج ۲، ص ۹۲٫
در تفسیر البرهان قضیه رفتن شیطان در دهان مار و بعد داخل شدن به بهشت به طور مفصل در روایتی از امام صادق علیه السلام بدون ذکر سلسله رواه و مرجع حدیث مطرح شده است. تفسیر البرهان، ج ۲، صص ۳۳۸-۳۳۲٫ احتمالا سند حدیث از تحفه الاخوان و روایت به نقل از ابوبصیر باشد. البرهان، ج ۲، ص ۳۲۹٫
علامه این بحث را از جهاتی مورد نظر قرار داده است اما چگونگی راه یافتن شیطان به بهشت و دسترسی او به آدم و حوا را مطرح نکرده و می فرماید روایات صحیحه و معتبره در این مورد بیانی ندارند و اینکه در بعضی اخبار آمده است که مار و یا طاووس او را کمک می کردند معتبر نبوده و آن روایت را مجعول و ساختگی دانسته و این قصه را به تورات نسبت می دهند. المیزان، ج ۱، ص ۱۴۰٫
در جای دیگر نیز به این بحث اشاره کرده و مباحث مفید و سودمندی را بیان کرده اند. درعین حال در اینکه کیفیت ورود شیطان به بهشت چگونه بوده است را بیان نکرده اند. اما این را متذکر شده اند که با عنایت به این که بهشت آدم بهشت جاویدان نبوده بلکه بهشت برزخی است خیلی از اشکالاتی که به ذهن خطور می کند رفع می شود. چرا که آن بهشت جاویدان است که کسی جز اولیاء الهی وارد آن نمی شوند نه این بهشت برزخی… المیزان، ج ۸، صص ۴۰-۳۶٫
ملاصدرا در این باره فقط به نقل اقوال پرداخته اند و در مقام رد یا اثبات آن سخنی نگفته اند. اما مطلب جدید و جالبی را هم اضافه کرده اند که آیا شیطان مستقیما باآدم و حوا صحبت می کرده یا با واسطه بعضی اتباع و یارانش، ایشان از ظاهر آیاتی مانند: و قاسمهما ان کلما لمن الناصحین (اعراف/۲۱) و فدلیهما بغرور (اعراف/۲۲)، خطاب مستقیم را نظر داده اند. و دلیل بر قول واسطه را نیز چنین گفته اند: از آنجائیکه آدم و حوا شیطان را می شناخته اند و عداوت و حسادت او را آگاه بوده اند، پس عادتا بعید است حرف او را قبول کنند و از او حرف شنویی داشته باشند بنابراین باید گفت وسوسه شیطان با واسطه بوده است. تفسیر ملاصدرا، ج ۳، صص ۱۰۹-۱۰۸٫
لطفا صلواتی بفرستید و ثواب آن را هدیه کنید به بنیانگذاران و بانیان عارفی که هزینه های راه اندازی و نگهداری این سایت را برعهده گرفتند