اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان العین الرجیم. بسم الله الرّحمن الرّحیم و الحمد لله رب العالمین و الصلاه و سلام علی نور عرشه و خیر خلقه سید الانبیاء و المرسلین المبعوث رحمه للعالمین محمد وآله الطاهرین و لا حول ولا قوه الا به لله العلی العظیم
جدول: شناخت غیبت و راههای درمان آن
تعریف غیبت | – غیبت عبارت از متذکر شدن یا فهماندن عیب و نقص کسی در غیاب او به دیگران است. به تعبیر دیگر، غیبت آن است که در غیاب کسی به بیان آنچه مایه ناخشنودی او میشود ، بپردازند. |
– انواع غیبت | – هر وسیلهای که نقص و عیب فرد دیگر را برساند ،غیبت محسوب میشود.
چه گفتاری، چه به کنایه، چه به نوشتن و چه به رفتار. |
– فرق غیبت با بهتان و تهمت | – بهتان با تهمت یعنی نقص و عیبی را که در کسی وجود ندارد چه در حضورش و چه در غیابش به او نسبت بدهیم. ولی در غیبت عیبی که در شخصی وجود دارد را پشت سرش به او نسبت بدهیم. |
– شنیدن غیبت | – کسی غیبت را میشنود نیز حکم غیبت کننده را دارد و حرام است و لازم است که غیبت را انکار و حتی الامکان آن عیب و نقص را از مومنی که غیبتش شده است رد نماید و در صورتی که نتوانست رد و انکار نماید، سعی کند به طریقی مسیر بحث را عوض نماید و غیبت را قطع کند یا مجلس را ترک کند. و اگر هیچ کدام ممکن نبود در دل خشمگین و ناراحت باشد. |
– مذمت غیبت در شرع | – آیه ۱۲ سوره حجرات :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ – از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است: به درستی که غیبت کردن از زنا بدتر است. زیرا مردی که زنا میکند و توبه میکند خدا توبه او را قبول میفرماید ولی غیبت کننده را خدا نمیآمرزد تا آن که غیبت او را کرده است از او بگذرد. |
– نتایج و آثار غیبت | – از نتایح پرده دری مسلمان: رسوایی شخصی که آبروی مسلمانی را برده در این عالم است.
– از بین رفتن پیوند دوستی و مودت بین مسلمانان و جایگزینی کینه و کدورت است. – این صفت موجب میشود شخصی که در غیاب آنان عیوب آنان را فاش میکند در نظر مردم بیارزش جلوه کند. – غیبت مانع پذیرش اعمال نیک میگردد ، انتقال اعمال نیک غیبت کننده به فرد غیبت شونده و عذاب قبر و قیامت و خروج از ولایت الهی را به بار میآورد. |
– موارد مجاز غیبت |
– متجاهر به فسق: یعنی کسی که آشکارا گناه میکند و از ارتکاب به معاصی پیش چشم مردم باکی ندارد. ضمنا جواز غیبت در مورد همان گناهانی است که فرد علنی انجام میدهد نه سایر عیوب و گناهانش. – بدعت گذار: بدعت گذار کسی است که با نام دین، چیزی را که از دین نیست پایه میگذارد و مردم را با این کار منحرف میکند. – ظالم و ستمگر: بازگو کردن ستم در غیاب شخص ستمگر در شرایطی جایز است: ۱- نیت و قصد مظلوم، دفع و رفع ظلم باشد. ۲ – مظلوم فقط در مورد ستم و ظلمی که در حق او شده سخن بگوید. ۳- مظلوم نزد کسی از ظالم غیبت کند که هم توان کمک کردن به او و هم امید و یاری حمایت او را داشته باشد.(مانند دادگاه کیفری و حقوقی اسلامی) ضمنا باید توجه کرد که فقط خود مظلوم میتواند با بیان ستمی که در حق او شده، از خویش دفاع کند. – گواهی دادن نزد قاضی – اگر در جایی تنها بتوان با غیبت ، گناه یا منکر مهمی را دفع کرد. – آگاهی دادن: مثلا اگر در غیاب کسی نفی کمال او را بگوییم مثلا بگوییم که مهارت یک مهندس کم است و قصد ما نقص و تحقیر او نباشد. – نصیحت فردی که طالب مشورت است: در مواردی که نگفتن عیب و نقص کسی مایه گرفتاری و دردسر مومنی یا مفسده بزرگی میشود، غیبت برای جلوگیری از مفسده بزرگتر جایز میشود. – غیبت غیر معین: یعنی غیبت به صورتی باشد که مشخص نباشد که منظور چه کسی است. مثلا بگوید امروز گرفتار نادانی شدم. احکام غیبت: – غیبت از کسی که راضی است تا از او غیبت شود، نقشی در حرمت و گناه غیبت ندارد و حرام است. – اگر فردی که غیبت را میشنود نسبت به عیب کسی که از او غیبت میشود آگاه باشد تاثیری در غیبت ندارد و باز هم حرام است. |
– کفاره غیبت | – توبه از گناهان واجب است و بر مسلمانان لازم است که بلافاصله از گناه خود پشیمان شده و توبه کنند.
– لازم است که فردی که غیبت کرده از شخصی که غیبتش شده اگر غیبت را شنیده و یا مفسده ندارد حلالیت بطلبد. – طلب حلالیت زمانی باید انجام شود که موجب دشمنی و کدورت نشود یا آنرا بیشتر نکند، اما اگر باعث مفسده میگردد باید فقط استغفار کند . |
– اسباب و علل غیبت | علمای اخلاق برای غیبت اسباب مختلفی ذکر کردهاند:
– فرو نشاندن خشم – عداوت و کینه – حسد – برای خنده و تفریح و لهو و لعب – تمسخر فرد دیگر – همراهی و هم زبانی با رفیقان – کبر، فخر و مباهات – خنثی کردن اثر: گاهی شخص برای پیشگیری یا خنثی کردن اثر حرفی که دربارهی او زده شده است، به غیبت آلوده میشود تا شخصیت و حرف فردی که میخواهد علیه او اقدامی کند را بی ارزش کند. – توجیه یا رفع اتهام: زمانی که فرد عمل زشتی انجام داده یا به آن متهم شده است، برای رفع اتهام از برادر مومن خود غیبت میکند و او را به شرکت در این عمل متهم میسازد یا حتی فقط ارتکاب عمل زشت را به او نسبت میدهد. |
– علاج غیبت | امام صادق (علیهالسلام):
فَإِنْ أَرَدْتَ اَلسَّلاَمَهَ فَاذْکُرِ اَلْخَالِقَ لاَ اَلْمَخْلُوقَ فَیَصِیرَ لَکَ مَکَانَ اَلْغِیبَهِ عِبْرَهً وَ مَکَانَ اَلْإِثْمِ ثَوَاباً. و اگر مى خواهى سالم بمانى به یاد خالق باش نه به یاد مخلوق، این سبب مى شود که به جاى غیبت (از عیوب دیگران) عبرت بگیرى و به جاى گناه پاداش براى تو حاصل شود. برای معالجه این صفت باید انسان به عواقب و نتایج این صفت نگاه کند و ببیند که این گناه چه نتایج وخیمی در دنیا و آخرت برای او خواهد داشت. از طرف دیگر وقتی انسان عیب جسمانی و مربوط به آفرینشی فردی مثل کوتاه قامتی فردی را برمیشمارد، به نوعی آفرینش خدا را زیر سوال برده است. و اگر دربارهی نقص روحی فردی غیبت صورت بگیرد، غیبت کننده باید توجه داشته باشد که به جای بر شمردن عیب برادر خود، به اصلاح و رفع عیوب خود بپردازد. شاید همان عیب که غیبت برادر خود کرده یا بزرگتر از آن در او باشد ولی از آن غافل باشد. غیبت رذیلهای است که از اسباب دیگری سرچشمه میگیرد. شخصی که مبتلا به این بیماری است ابتدا باید عامل بیماری را در خود پیدا کند و آن را از وجود خود ریشه کن نماید. مثلا یکی از ریشههای غیبت: همنشینی با افراد و دوستان و شرکت در مجالس غیبت است. چنین فردی در واقع رضایت مخلوق را با همراهی آنان در غیبت کردن بر خشنودی خداوند مقدم داشته است. باید شخص مومن بنگرد که آیا شایسته است که رضایت مخلوق را بر خالق ترجیح دهد؟ از نظر عملی هم با توکل و استعانت از خدا و توسل به حضرات معصومین (علیهم السلام) سعی کند که از غیبت دوری کند. برای مثال باید: – اختیار زبان را در دست گرفته و کمتر سخن بگوید و قبل از هر سخنی آن را بسنجد که مبادا در آن غیبتی باشد. – در معاشرت با دوستان و شرکت در محافل و مجالس احتیاط به خرج دهد و مواردی را برگزیند که دچار غیبت نگردد. |
این جدول برگرفته از سه کتاب : اخلاق الهی جلد ۴(مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی) فصل غیبت، کتاب معراج السعاده مرحوم نراقی بحث غیبت(صفحه۴۴۶) و چهل حدیث امام خمینی (ره) حدیث ۱۹ است. |