سوره توحید از اول تا آخر
دانلود فایل
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾
اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾
لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾
وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾
|
بگو: حقیقت این است که خداوند، یگانۀ بی همتاست«۱»
خداوندی که [از همۀ موجودات] بی نیاز [و مرجع و ملجأ همۀ نیازمندان جهانِ هستی] است«۲» چیزی را نزاده، و زاییده نشده است«۳» و اَحدی [در ذات و صفات و افعال،] همتا و مساوی او نبوده است«۴» |
نام خداوندى یگانۀ یکتا، در ذات یکتا و در صفات بىهمتا، از عیب ها جدا و خداوندى را سزا، عظمتش ازار و کبریا ردا؛ فردى و ترى جمیلى جلیلى نه چون ما، رحمانى رحیمى علاّمى علیمى رانندۀ احکام و قضا، ستّارى غفّارى جبّارى قهّارى بزرگوارى بى چند و بى چرا؛ مجیدى دیّانى حمیدى مهربانى بنده نوازى کار سازى مستحقّ هر ثنا. احسان او قدیم، فرمان او عزیز، پیمان او لطیف. ملک او بى زوال و بى فنا، پاک از عیب، دور از وهم. بیرون از قیاس، موصوف بصفات معروف باسماء.
بر چهرۀ خوب تو فشاندیم ثنا
جان و دل و دیده هر سه کردیم فدا
در هر چه کنى،ز دل بدادیم رضا
حکمى که کنى و گر بجانست،روا
قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ اى محمد(ص)! بیگانگان از تو نسب ما مىپرسند، بگو: اَللّٰهُ أَحَدٌ «اللّٰه» است آن یگانۀ یکتا، در ذات و صفات یکتا، در عزّت و قدرت یکتا، در الوهیّت و ربوبیّت یکتا، در ازل و در ابد یکتا، خدایى را سزا و بخداگارى دانا.
کریمست و مهربان، لطیف و رحیم و نیک خدا، عالم سرّ و نجوى، دارندۀ افق اعلى، آفریدگار عرش و ثرى، قریب بهر آشنا، و مستحقّ هر ثنا، در دل دوستانش نور عنایت پیدا، از چشم ها نهان و بصنع آشکارا.
اى دور ز چشم،با دلم یک جایى
پیدا بدلى،ز چشم ناپیدایى!
اَللّٰهُ الصَّمَدُ الّذى یصمد الیه فی الحوائج،و یفزع الیه فی النّوائب. صمد اوست که بندگان را حاجت و نیاز بدوست. امید عاصیان و مفلسان بفضل اوست.
درمان بلاها از کرم اوست، درویشان را شادى بجلال و جمال اوست. مبارک آن کس که مونسش نام اوست، عزیز آن کس که بهرهاش یاد اوست، شاد آن دل که در بند اوست، پاک آن زبان که در ذکر اوست.
خوش عیش آنکه روزگارش در مهر و محبّت اوست. یکى ببهشت نازد، یکى بدوست؛ و دوست بهرۀ اوست که همّتش همه اوست.
چشمى دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوش است تا دوست دروست
از دیدۀ و دوست فرق کردن نه نکوست
یا اوست بجاى دیده،یا دیده خود اوست
و یقال: «الصّمد»الّذى تقدّس عن احاطه علم المخلوقین به او ادراک بصرهم او اشراف معارفهم. «صمد» اوست که عقل ها متحیّر آمد در جلال او، خردها سراسیمه گشت در جمال او، فهم ها عاجز شد از ادراک سرّ او، اندیشهها زیر و زبر گشت از امر
او. جگرها خون شد در قهر او، دل ها بگداخت در شناخت او.
پیر طریقت گفت: الاغیار فی وجوده فقد و الرّسوم و الاطلال عند شهود حقه محو. وجودى که حدودش بعدم باز شود، آن وجود مجاز گویند نه وجود حقیقت.
اى مسکین آیت عدم خود از لوح قدم بر خوان و رایت نیستى خود در عالم هستى او بزن، در مشاهدۀ شاهد قدم مدهوش شو و از هوش خود بیهوش شو، در رکوع و سجود خود را هستى بنه، و در وجود جلال حقیقت خرقۀ وجود مجازى بدر و با او بگوى:
چون با خودم از عدم کم ام کم
چون با تو بوم همه جهانم
بپذیر مرا و رایگان دار
هر چند که رایگان گرانم
گفتهاند: این سورۀ قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ هر آیتى تفسیر آیت پیش است،
چون گویند: من«هو»او کیست؟
تو گویى: «احد»
چون گویند: «احد»کیست؟
تو گویى: «صمد»
چون گویند: «صمد»کیست؟
تو گویى: الّذى لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ
چون گویند: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ کیست؟
تو گویى: الّذى لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ
سلام.خدا خیرتون بده.دین خدارو دارید منتشر میکنید.تفسیر عرفانی قران کار جالبیه ما ها خیلیامون خیلی سوره هارو هر روز میخونیم ولی درکش نمیکنیم.ولی با این کار ادم میفهمه که چی چیزیو داره تو نماز یا جای دیگه تکرار میکنه.
سلام
حضرت حق یارتان باشد